ضرب المثل فارسی


كاشكي ننم زنده مي شد اين دورانم ديده مي شد!
هر چه دختر همسايه چل تر، براي ما بهتر!
كاه بده، كالا بده، دو غاز و نيم بالا بده!
كاه پيش سگ، استخوان پيش خر!
از اسب افتاده ايم، اما از نسل نيفتاده ايم!
كباب پخته نگردد مگر به گرديدن!
دست در كاسه و مشت در پيشاني!
كبكش خروس مي خونه!
كجا خوشه؟ اونجا كه دل خوشه!
كج ميگه اما رج ميگه!
كدخدا را ببين، ده را بچاپ!
دست، دست را ميشناسه!
كرايه نشين، خوش نشينه!
آب از سرش گذشته!
كرم داران عالم را درم نيست /درم داران عالم را كرم نيست.
هر چه دير نپايد دلبستگي را نشايد!
كرم درخت از خود درخته!
كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!
سرم را مي شكنه نخودچي جيبم مي كنه!
كسي را در قبر ديگري نمي گذارند!
هر چه رشتم پنبه شد!
كسي كه از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نميشه
دست راست را از چپ نميشناسه!
كسي كه از گرگ مي ترسه گوسفند نگه نمي داره!
از اونجا مونده، از اينجا رونده!
كسي كه منار مي دزده ، اول چاهش را مي كنه!
هر چه سر بزرگتر، درد بزرگتر!
كسي كه خربزه مي خوره، پاي لرزش هم ميشينه!
دستش به دم گاو بند شده!
كشته از بس كه فزونست كفن نتوان كرد!
هر چه عوض داره گله نداره!
سرم را سرسري متراش اي استاد سلماني /كه ما هم در ديار خود سري داريم و ساماني.
كف دستي كه مو نداره از كجاش ميكنند!
دستش به خر نميرسه پالان خر را بر ميدارد!
آب پاكي روي دستش ريخت!
كفشات جفت، حرفات مفت!
هر چه كني بخود كني گر همه نيك و بد كني!
كفشاش يكي نوحه ميخونه، يكي سينه ميزنه!
كفگيرش به ته ديگ خورده!
هر چه ميگم نره، بازم ميگه بدوش!
كلاغ خواست راه رفتن كبك را ياد بگيره راه رفتن خودش هم يادش رفت
هر چه مار از پونه بدش مياد بيشتر در لونه اش سبز ميشه
كلاغ سر لونه خودش قارقار نمي كنه!
سرنا را از سر گشادش ميزنه!
كلفتي نون را بگير و نازكي كار را!
هر چيز كه خوار آيد يك روز به كار آيد!
دستش بدهنش ميرسه!
كله اش بوي قرمه سبزي ميده!
از اون نترس كه هاي و هوي داره، از اون بترس كه سر به تو داره
دستش در كيسه خليفه است!
کمال همنشين در من اثر کرد و گرنه من همان خاکم که هستم (سعدي)
هر خري را به يك چوب نمي رونند!
كم بخور هميشه بخور!
کمم گيري کمت گيرم, نمرده ماتمت گيرم
دستش شيره ايست يا دستش چسبناك است!
كوزه گر از كوزه شكسته آب ميخوره!
هر دودي از كباب نيست!
دستش را توي حنا گذاشت!
كوه بــه كوه نمي رسه، آدم به آدم مي رسه!
آب در كوزه و ما تشنه لبان مي گرديم!
لالائي ميدوني چرا خوابت نميبره!
دست شكسته بكار ميره، دل شكسته بكار نميره!
سري را که درد نمي كند دستمال مبند!
لر اگر ببازار نره بازار ميگنده!
هر رفتي، آمدي داره!
دست شكسته وبال گردنه!
لقمان حكيم را گفتند: ادب از كه آموختي؟ گفت: از بي ادبان
از اين امامزاده كسي معجز نمي بينه!
لگد به گور حاتم زده!
هر سخن جائي و هر نكته مکاني دارد!
دستش نمك نداره!
ليلي را از چشم مجنون بايد ديد!
دست كار دل و نميكنه و دل كار دست و نميكنه!
ما از خيك دست برداشتيم خيك از ما دست بر نميداره!
هر سرا زيري يك سر بالائي داره!
مادر را دل سوزد، دايه را دامن!
سزاي گرانفروش نخريدنه!
دستش كجه!
مادر زن خرم كرده، توبره بر سرم كرده!
آب را گل آلود مي كنه كه ماهي بگيره!
مادر مرده را شيون مياموز!
هر سركه اي از آب، ترش تره!
دست كه به چوب بردي گربه دزده حساب كار خودشو ميكنه!
مار بد بهتر بود از يار بد!
سري كه عشق ندارد كدوي بي بار است./ لبي كـه خنده ندارد شكاف ديـوار است
مار پوست خودشو ول مي كنه اما خوي خودشو ول نميكنه
دست كه بسيار شد بركت كم مي شود!
مار تا راست نشه به سوراخ نميره!
از اين دم بريده هر چي بگي بر مياد!
مار خورده افعي شده!
هر سگ در خونه صاحابش شيره!
مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسه!
مار گير را آخرش مار مي كشه!
دست ما كوتاه و خرما بر نخيل./پاي ما لنگ است و منزل بس دراز
ماست مالي كردن!
آب زير پوستش افتاده!
ماستي كه ترشه از تغارش پيداست!
هر شب شب قدر است اگر قدر بداني!
ما صد نفر بوديم تنها، اونها سه نفر بودند همراه!
ما كه در جهنم هستيم يك پله پائين تر!
هر كس از هر جا رونده است با ما برادر خونده است!
مال است نه جان است كه آسان بتوان داد!
از اين ستون به آن ستون فرجه!
مال بد بيخ ريش صاحبش!
هر كه بامش بيش برفش بيش!
مال به يك جا ميره ايمان به هزار جا!
دستي را كه حاكم ببره خون نداره يا ديه نداره!
مالت را خار كن خودت را عزيز كن!
سفره نيفتاده ( نينداخته ) بوي مشك ميده!
مال خودت را محكم نگهدار همسايه را دزد نكن!
دستي را كه نميتوان بريد بايد بوسيد!
مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم!
آب كه يه جا بمونه، مي گنده.
مال دنيا وبال آخرته!
هر كه به يـك كار، به همه كار,هر كه به همه كار به هيچ كار
مال ما گل مناره، مال مردم زير تغاره!
پول باد آورده چند و چون نداره!
سفره نيفتاده يك عيب داره ! سفره افتاده هزار عيب!
مال ممسك ميراث ظالمه!
از بي كفني زنده ايم!
مال همه ماله، مال من بيت الماله!
ما و مجنون همسفر بوديم در دشت جنون ,او بــه مطلب ها رسيد و ما هنوز آواره ايم.
سقش سياه است!
هر كه به اميد همسايه نشست گرسنه ميخوابه!
ماه هميشه زير ابر پنهان نميمونه!
دشمن دانا بهتر از دوست نادان
ماه درخشنده چو پنهان شود , شـب پـره بازيگر مـيدان شود!
هر كه تنها قاضي رفت خوشحال بر ميگرده!
ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازه است!
ماهي ماهي رو ميخوره، ماهي خوار هر دو را!
سگ بادمش زير پاشو جارو ميكنه!
ماهي و ماست؟ عزرائيل ميگه بازم تقصير ماست؟
مثل سيبي كه از وسط نصف كرده باشند!
از دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه!
مردي كه نون نداره اينهمه زبون نداره!
مرغ بيوقت خوان را بايد سر بريد!
دعا خانه صاحبش را مي شناسد!
مرغ يه پا داره!
سگ باش، كوچك خونه نباش!
مرگ به فقير و غني نگاه نميكنه!
هر كه خري نداره غمي نداره!
مرگ يه بار شيون يه بار!
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد.
سگ پاچه صاحبش را نمي گيره!
معامله با خودي غصه داره!
معامله نقد بوي مشك ميده!
هر كه خيانت ورزد دستش در حساب بلرزد!
معما چو حل گشت آسان شود!
دل سفره نيست كه آدم پيش هر كس باز كنه!
مغز خر خورده!
از تنگي چشم پيل معلوم شد, آنان که غني ترند محتاج ترند
ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشكل!
هر كه دست از جان بشويد هر چه در دل دارد گويد!
من از بيگانگان هرگز ننالم, که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
موريانه همه چيز خونه را ميخوره جز غم صاحب خونه را!
موش به سوراخ نميرفت جارو به دم بست!
هر كه را زر در ترازوست زور در بازوست!
مهمون مهمون و نميتونه ببينه صاحبخونه هر دو را!
مهمون ناخونده خرجش پاي خودشه!
دماغش را بگيري جانش در مياد!
مهمون هر كي، و در خونه هر چي!
هر كه را طاووس بايد جور هندوستان كشد!
ميان حق و باطل چهار انگشته!
از تو حركت، از خدا بركت.
ميان دعوا حلوا خير نمي كنند!
دم خروس از جيبش پيداست!
ميان دعوا نرخ معين ميكنه!
سگ درحضور به از برادر دور!
مي بخور، منبر بسوزان، مردم آزاري مكن!
آب نمي بينه و گرنه شناگر قابليه!
ميهمان راحت جان است و ليکن چو نفس, خفه سازد که فرود آيد و بيرون نرود
دندن اسب پيشكشي را نميشمارند!
نـابرده رنـج گـنج ميسر نـمي شود/مـزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد.
ناز عروس به جهازه!
از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است!
نازكش داري ناز كن، نداري پاهاتو دراز كن!
دنيا پس از مرگ ما، چه دريا چه سراب!
نخود همه آش!
نديد بديد وقتي بديد به خود بريد!
نذر ميكنم واسه سرم خودم ميخورم و پسرم!
نردبون، پله به پله!
دنيا جاي آزمايش است، نه جاي آسايش!
نردبون دزدها!
نزديك شتر نخواب تا خواب آشفته نبيني!
هر که نان از عمل خويش خورد, منت از حاتم طائي نبرد
دنيا، دار مكافاته!
نزن در كسي را تا نزنند درت را!
سگ را كه چاق كنند هار ميشه!
نسيه نسيه آخر به دعوا نسيه!
نفسش از جاي گرم در مياد!
دنيا را آب ببره او را خواب ميبره!
از خر افتاده، خرما پيدا كرده!
نكرده كار نبرند به كار!
هر كي به فكر خويشه كوسه به فكر ريشه!
دنيا را هر طور بگيري ميگذره!
نوش دارو بعد از مرگ سهراب!
سگ زرد برادر شغاله!
نون اينجا آب اينجا, کجا روم از اينج
دنيا محل گذره!
نون بدو، آب بدو، تو بدنبالش بدو!
آتش كه گرفت، خشك و تر مي سوزد!
دود از كنده بلند ميشه!
هر گردي گردو نيست!
دود، روزنه خودشو پيدا ميكنه!
نون را به اشتهاي مردم نميشه خورد!
هر گلي زدي سر خودت زدي!
نون را بايد جويد توي دهنش گذاشت!
نونش توي روغنه!
دوري و دوستي!
آخر شاه منشي، كاه كشي است!
نون نامردي توي شكم مرد نميمونه!
دوست آنست كه بگرياند. دشمن آنست كه بخنداند!
دوست همه كس، دوست هيچكس نيست!
نون نداره بخوره پياز ميخوره اشتهاش واشه!
سگ سير دنبال كسي نميره!
نه آفتاب از اين گرم تر ميشود و نه غلام از اين سياه تر!
هزار دوست كمه، يك دشمن بسيار!
دوستي دوستي از سرت مي كند پوستي!
نه از من جو، نه از تو دو، بخور كاهي برو راهي!
دو صد گفته چو نيم كردار نيست!
نه به اون شوري شوري نه به اين بي نمكي!
نه به باره نه به داره، اسمش خاله موندگاره!
نه بر مرده بر زنده بايد گريست!
نه پير را براي خر خريدن بفرست نه جوان را براي زن گرفتن
نه خاني اومده نه خاني رفته!
نه چك زدم نه چونه، عروس اومد به خونه!
نه خود خوري نه كس دهي گنده كني به سگ دهي!
دو قرت و نيمش باقيه!
هشتش گرو نه است!
نه راه پس دارم نه راه پيش!
نه سر پيازم نه ته پياز!
ده انگشت را خدا برابر نيافريده!
آدم بد حساب، دو بار ميده!
ده درويش در گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند
نه مال دارم ديوان ببره نه ايمان دارم شيطان ببره!
نه نماز شب گير كن نه آب توي شير كن!
پا را به اندازه گليم بايد دراز كرد!
پاي خروستو ببند، به مرغ همسايه چيز نگو!
پايين پايين ها جاش نيست، بالا بالا ها راش نيست!
سگ نمك شناس به از آدم ناسپاس!
پز عالي، جيب خالي!
آدم تنبل، عقل چهل وزير داره!
دهنش چاك و بست نداره!
پدر کو؟! ندارد نشان از پدر.. تو بيگانه خوانش نخوانش پسر
دهن مردم را نميشود بست!
هم از شورباي قم افتاديم هم از حليم كاشون!
پول پيدا كردن آسونه، اما نگهداريش مشكله!
از دور دل و ميبره، از جلو زهره رو!
دهنه جيبش را تار عنكبوت گرفته!
سگي به بامي جسته گردش به ما نشسه!
پول حرام، يا خرج شراب شور ميشه يا شاهد كور!
ديده مي بينه، دل ميخواد!
پولدارها به كباب، بي پولها به بوي كباب!
آدم خوش معامله، شريك مال مردمه!
پياده شو با هم راه بريم!
دير آمده زود ميخواد بره!
پي خر مرده ميگرده كه نعلش را بكنه!
سگي كه پارس كنه، نميگيره!
پيش از آخوند منبر نرو!
پيش قاضي و معلق بازي!
راه دزد زده تا چهل روز امنه!
همان آش است و همان كاسه!
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه
رسيده بود بلايي ولي به خير گذشت!
ديگ به ديگ ميگه روت سياه، سه پايه ميگه صل علي!
رفت به نان برسه به جان رسيد!
رفتم ثواب كنم كباب شدم!
آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه!
ديگران كاشتند ما خورديم، ما مي كاريم ديگران بخورند!
رنگم ببين و حالمو نپرس!
سلام روستائي بي طمع نيست!
روده بزرگه روده كوچيكه رو خورد!
هم فاله و هم تماشا!
روز از نو، روزي از نو!
ديوار حاشا بلنده!
ديوار موش داره ، موش هم گوش داره!
سنگ به در بسته ميخوره!
ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد!
آدم زنده، زندگي ميخواد!
سنگ بزرگ علامت نزدنه!
عاشقان را همه گر آب برد
طبل تو خاليست!
طبيب بي مروت، خلق را رنجور ميخواهد!
از نخورده بگير، بده به خورده!
طمع زياد مايه جونم مرگي (جوانمرگي) است!
آشپز كه دو تا شد، آش يا شوره يا بي نمك!
هيچ بده را به هيچ بستاني كاري نيست!
واي به باغي كه كليدش از چوب مو باشه!
صابونش به جامه ما خورده!
از نو كيسه قرض مكن، قرض كردي خرج نكن!
شاه خانم ميزاد، ماه خانم درد ميكشه!
آدم گدا، اينهمه ادا؟!
شاهنامه آخرش خوشه!
سنگ بنداز بغلت واشه!
شب دراز است و قلندر بيكار!
از كيسه خليفه مي بخشه!
عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشكل!
شتر در خواب بيند پنبه دانه, گهي لف لف خورد گهي دانه دانه
عـاشقي پيداست از زاري دل,نيست بيماري چو بيماري دل.
شتر ديدي نديدي ؟!
عاشقي شيوه رندان بلا كش باشد!
همه كاره و هيچ كاره!
شتر را گفتند: چرا گردنت كجه؟ گفت: كجام راسته!
شتر را گم كرده پي افسارش ميگرده!
عاشقي كار سري نيست كه بر بالين است!
عاقبت جوينده بابنده بود!
درم داران عالم را كرم نيست كريمان را بدست اندر درم نيست!
رگ خواب کسي را به دست آوردن!
قسمت را باور كنم يا دم خروس را ؟!
رگ ديوانگيش گل کردن!
کاسه و کوزه کسي را بهم زدن!
درويش از ده رانده، ادعاي كدخدائي كند!
سرش را پيراهن هم نميدونه!
چشم کسي آب نخوردن!
اين تو بميري، از آن تو بميري ها نيست!
قوم و خويش، گوشت هم را ميخورند استخوان هم را دور نميندازند!
سر قبري گريه كن كه مرده توش باشه!
در، هميشه بيك پاشنه نميگرده!
در هفت آسمان يك ستاره نداره!
هر جا خرسه، جاي ترسه!
اين حرفها براي فاطي تنبون نميشه!
هر جا سنگه به پاي احمد لنگه!
دزد بازار آشفته ميخواهد!
دزد باش و مرد باش!
اينو كه زائيدي بزرگ كن!
هر جا كه گندوم نده مال من دردمنده!
هر جا كه پري رخيست ديوي با اوست!
دزد به يك راه ميرود، صاحب مال به هزار راه!
هر جا كه نمك خوري نمكدون نشكن!
دزد ناشي به كاهدون ميزنه!
اين همه چريدي دنبه ات كو؟!
سركه مفت از عسل شيرين تره!
دست بالاي دست بسيار است. در جهان پيل مست بسيار است
هر جا هيچ جا، يك جا همه جا!
هر چه به خود نپسندي به ديگران نپسند!
صدقه، راه به خانه ي صاحبش مي برد.
علم از بهر دين پروردن است نه از بهر دنيا خوردن
خودشناسي، خدا شناسي است.
سخت مي گيرد جهان بر مردمان سخت کوش "گفت آسان گير بر خود کارها کز روي طبع…"
خودش رو نمي تونه نگهداره، چطور منو نگه مي داره؟
سحر خيز باش تا کامروا باشي!
ثروت را مي توان پنهان کرد ولي فقر را نمي توان.
خواهي که به کس دل ندهي، ديده ببند.
سخن تلخ از دل تلخ برمي خيزد.
خون را با خون نمي شويند.
ثمر علم اي پسر عـمل است و رنه تحصيل علم درد سر است
ثبات، قدم از پيش مي برد.
خوشا چاهي که آب از خود بر آرد!
خشت اول چون نهد معمار کـج تا ثريا مي رود ديوار کج
خواب بامداد باز مي دارد آدمي را از روزي.
خوشبخت آن که خورد و گشت، بدبخت آن که مرد و هَشت؟!
خواب پاسبان، چراغ دزده!
خوردن از براي زيستن است، نه زيستن از براي خوردن.
خدا گر ز حکمت ببندد دري ز رحمت گشايد در ديگري
خوردن خوبي دارد، پس دادن بدي!
خود کرده را تدبير نيست.
خرج که از کيسه مهمان بود حـاتم طايي شدن آسان بود
يا کوچه گردي يا خانه داري!
سر بي گناه، پاي دار مي رود اما بالاي دار نمي رود!
سلامت از احتياط خيزد.
سرش توي لاک خودش است!
سر قبري گريه کن که داخلش مرده باشد.
سَر که نه در راه عـزيزان بود بار گرانيست کشيدن بدوش
سرزنش بجا بهتر از تعريف بي جا است!
سعي هر کس به قدر همت اوست!
سود و زيان، خواهر و برادرند.
گـر بُري گوش و گر زني دمبم بنده از جاي خود نمي جنبم
يـا مـکن بـا پيل بـانان دوستي يا بنا کن خانه اي در خورد پيل
هر چه زود برآيد دير نپايد.
هر چه دير نپايد دلبستگي را نشايد!
هنوز سر از تخم در نياورده!
هـيچ کس در نزد خـود چيزي نشد "هيچ آهن نزد خود تيغي نشد…"
هـر آنـچه ديـده بيند دل کـند يـاد ز دست ديده و دل هر دو فرياد
هر چه خواهي که نشنوي، مگوي.
هر جا سنگ است براي پاي لنگ است!
يک مرده بنام به که صد زنده به ننگ! يک داغ دل بس است براي قبيله اي!
يک روده راست توي شکمش نيست!
يک سر دارد و هزار سودا.
يک تب يک پهلوان را مي خواباند!
يک دست صدا ندارد!
يکي را که در بند بيني مخند مبادا کـه ناگه در افتي به بند
گردن ما از مو باريکتر است و شمشير شما از الماس برنده تر!
گـربه شـير است در گرفتن موش ليک موش است در مصاف پلنگ!
گنج بي مار و گـل بي خار نيست شادي بي غم در اين بازار نيست
ز عـشق تا بـه صبوري هـزار فرسنگ است دلي که عاشق و صابر بود مـگر سنگ است
زگهواره تا گور دانش بجوي.
زور حق را پاي مال مي کند.
زور داري، حرفت پيش است!
به مرگ مي گيره تا به تب راضي بشه!
جهانديده بسيار گويد دروغ!
جهان بگردد وليکن نگرددش احوال.
تا پريشان نشود کار به سامان نرسد!
فرياد کشيدن روش بي خردان است.
تنبل مرو به سايه، سايه خودش مي آيه!
فضيلت تنها نيست، حتما همسايگاني دارد.
تـا تـواني دلـي بـه دسـت آور دل شکستن هنر نـمي باشد
تعارف اومد نيومد داره!
تا نقدي ندهي، بضاعتي نستاني.
فيلش ياد هندوستان کرده است!
عــلاج واقــعه پيش از وقــوع بايد کرد دريغ سـود ندارد چو رفت کار از دست
تو که خيرت نمي رسد، شر مرسان.
تمرين زياد بهترين استاد است.
وقتي که با گرگ شام مي خوري سگت را هم پهلويت نگه دار.
وفاداري مـدار از بلبلان چـشم که هـر دم بر گلي ديگر سرآيند.
عاشقان را هـمه گر آب برد خوبرويان همه را خواب برد
و آن کس که نکو گفت هم او خود نيکوست.
حادثه خبر نميکند
چوپان دروغگو
کاسه اي زير نيم کاسه است
چوب خدا صدا ندارد
يک شب پول دار شدن
يک کلاغ چهل کلاغ کردن
هيچ کجا خانه خود آدم نميشود
هم رنگ جماعت شدن
هر کسي را بهر کاري ساخته اند
حساب حساب است کاکا برادر
نابرده رنج گنج ميسر نميشود
کنگر خوردن و لنگر انداختن
دروغگو کم حافظه است
در نا اميدي بسي اميد است
تا سه نشه بازي نشه
بي خبري خوش خبري ست
ز گهواره تا گور دانش بجوي
بگو دوستت کيه تا بگم کي هستي
يه دست صدا نداره
فضولي موقوف
هر گردي گردو نيست
تا تنور داغه نون رو بچسبون
شانس يک بار در خونه آدم رو مي زنه
خر ما از کُرّه گي دم نداشت
اول خودتو اصلاح کن بعد ديگران رو نصيحت کن
دو تا فکر بهتر از يک فکره
خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو
باد آورده را باد مي برد
حساب حساب است کاکا برادر
قصه حسين کرد شبستري گفتن
يک کلاغ چهل کلاغ کردن
شتر سواري دولا دولا نميشه!
عالم بي عمل، همچو زنبور بي عسله!
سنگ مفت، گنجشك مفت!
عـاقبت گرگ زاده گرگ شود / گـر چه با آدمي بـزرگ شود!
شتر مرغ را گفتند: بار بردار. گفت: من مرغم. گفتند: پرواز كن. گفت: من شترم!
سنگي را كه نتوان برداشت بايد بوسد و گذاشت!
از گير دزد در آمده، گير رمال افتاد!
عالم ناپرهيزكار، كوريست مشعله دار!
شريك اگر خوب بود خدا هم شريك ميگرفت!
هميشه روزگار به انسان رو نميكنه!
شريك دزد و رفيق قافله!
سواره از پياده خبر نداره، سير از گرسنه!
شست پات توي چشمت نره!
شش ماهه به دنيا اومده!
آرد خودمونو بيختيم، الك مونو آويختيم!
عاقل به كنار آب تا پل مي جست ديوانه پا برهنه از آب گذشت!
شعر چرا ميگي كه توي قافيه اش بموني!
شنا بلد نيست زير آبكي هم ميره!
از ماست كه بر ماست!
شنونده بايد عاقل باشه!
تا پريشان نشود كار بسامان نرسد!
هنوز باد به زخمش نخورده!
تا تنور گرمه نون و بچسبون!
آرزو بر جوانان عيب نيست!
تا گوساله گاو بشه، دل مادرش آب ميشه!
هنور دهنش بوي شير ميده!
تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيزها!
تخم دزد، شتر دزد ميشه!
هميشه ما ميديديم يه دفعه هم تو ببين!
تخم نكرد نكرد وقتي هم كرد توي كاهدون كرد!
هنوز سر از تخم در نياورده!
عجله، كار شيطونه!
عجله سبب ضرر است و ضرر باعث بدبختي است.
سوزن، همه را ميپوشونه اما خودش لخته!
از مردي تا نامردي يك قدم است!
تعارف كم كن و بر مبلغ افزا!
هنوز غوره نشده مويز شده!
عـبادت به جز خدمت خلق نيست به تسبيح و سجاده و دلق نيست
تف سر بالا، بر ميگرده بريش صاحبش!
همينو كه زائيدي بزرگش كن!
توبه گرگ مرگه!
هيچ ارزوني بي علت نيست!
توي دعوا نون و حلوا خير نمي كنند!
سيبي كه بالا ميره تا پائين بياد هزار چرخ ميخوره!
آسه برو آسه بيا كه گربه شاخت نزنه!
واي به كاري كه نسازد خدا!
هيچ بدي نرفت كه خوب جاش بياد!
عروس كه به ما رسيد شب كوتاه شد!
واي به وقتي كه قاچاقچي گمركچي بشه!
وعده سر خرمن دادن!
صبر كوتاه خدا سي ساله!
آش نخورده و دهن سوخته!
يار در خانه و گرد جهان ميگرديم!
وقت خوردن، خاله، خواهر زاده را نميشناسه!
وقتي كه جيك جيك مستونت بود ياد زمستونت نبود ؟!
يار، مرا ياد كنه ولو با يك هل پوك!
صداش صبح در مياد!
يا زنگي زنگ باش يا رومي روم!
از هر چه بدم اومد، سرم اومد!
يا مكن با پيلان دوستي يا بنا كن خانه در خورد پيل
صد پتك زرگر، يك پتك آهنگر!
هيچ بقالي نميگه ماست من ترشه!
يكي رو تو ده راه نمي دادند سراغ كدخدارو ميگرفت!
عروس مردني را گردن مادر شوهر نگذاريد!
يك ارزن از دستش نمي ريزه!
يك بز گر گله را گر ميكند!
يك داغ دل بس است براي قبيله اي!
از هول هليم افتاد توي ديگ!
يك ده آباد بهتر از صد شهر خراب!
عروس نمي تونست برقصه مي گفت: زمين كجه!
يک بار جستي ملخک، دوبار جستي ملخک، آخر به دستي ملخک!
يه پاش اين دنيا يه پاش اون دنياست!
از يك گل بهار نميشه!
عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند!
يه تخته اش كمه!
آفتاب لب بومه!
آمدم ثواب كنم، كباب شدم!
هيچ دودي بي آتش نيست!
يه دست صدا نداره!
يه روده راست توي شيكمش نيست!
يه ديوانه سنگي به چاه ميندازه كه صد عاقل نميتونه بيرون بياره!
عزيز كرده خدا را نميشه ذليل كرد!
از اين گوش ميگيره، از آن گوش در مي كنه!
يه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون كره!
هيچكاره و همه كاره!
آمد زير ابروشو بر داره، چشمش را كور كرد!
يه سيب و كه به هوا بندازي تا بياد پائين هزار تا چرخ ميخوره!
اسباب خونه به صاحبخونه ميره!
يه شكم سير بهتر از صد شكم نيم سير!
صد موش را يك گربه كافيه!
يه كفش آهني ميخواد و يه عصاي فولادي!
آنان كه غني ترند، محتاج ترند!
يه كلاغ و چهل كلاغ!
هيچكس را توي گور ديگري نميگذارن!
يه گوشش دره يه گوشش دروازه!
چار ديواري اختياري!
چاقو دسته خودشو نمي بره!
آنچه دلم خواست نه آن شد آنچه خدا خواست همان شد.
هيچكس روزي ديگري را نميخوره!
يه مو از خرس كندن غنيمته!
عشق پيري گر بجنبد سر به رسوائي زند!
يه نه بگو، نه ماه رو دل نكش!
يه وقت از سوراخ سوزن تو ميره يه وقت از در دروازه تو نميره!
يكي به نعل و يكي به ميخ!
چاه مكن بهر كسي، اول خودت، دوم كسي!
هيچ ارزوني بي حكمت نيست!
يكي كمه، دوتا غمه، سه تا خاطر جمه!
يكي مرد و يكي مردار شد يكي به غضب خدا گرفتار شد!
يكي يه دونه يا خل ميشه يا ديوونه!
آن را كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه؟!
چاه نكنده منار دزديده!
ذات نايافته از هستي بخش كي تواند كه شود هستي بخش
ذره ذره جمع گردد وانگهي دريا شود.
آنقدر بايست، تا علف زير پات سبز بشه!
چشمش آلبالو گيلاس مي چينه!
ذره ذره كاندرين ارض و سـماست جنس خود را همچو كاه و كهرباست
عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند!
زبان خوش، مار را از سوراخ بيرون مي آورد!
زبان سرخ سر سبز ميدهد بر باد بهوش باش كه سر در سر زبان نكني
اسب را گم كرده، پي نعلش ميگرده!
زبان گوشت است به هر طرف كه بچرخاني مي چرخه!
چراغي كه به خونه رواست، به مسجد حرام است!
آنقدر سمن هست، كه ياسمن توش گمه!
عقلش پاره سنگ بر ميداره!
زخم زبان از زخم شمشير بدتره!
اسب و خر را كه يكجا ببندند، اگر هم بو نشند هم خو ميشند!
چشمش هزار كار ميكنه كه ابروش نميدونه!
زدي ضربتي، ضربتي نوش كن!
آنقدر مار خورده تا افعي شده!
عقل كه نيست جون در عذابه!
زرد آلو را مي خورند براي هسته اش!
چغندر گوشت نميشه، دشمنم دوست نميشه!
زرنگي زياد فقر مي آره!
زمانه ايست كه هر كس بخود گرفتار است!
زمانه با تو نسازد، تو با زمانه بساز!
آن ممه را لولو برد!
چوب خدا صدا نداره ، هر كي بخوره دوا نداره!
زمستان رفت و رو سياهي به زغال موند!
عقل مردم به چشمشونه!
زن بد را اگر در شيشه هم بكنند كار خودشو مي كنه!
اكبر ندهد، خداي اكبر بدهد!
زن بلاست، اما الهي هيچ خانه اي بي بلا نباشه!
زن تا نزائيده دلبره، وقتيكه زائيد مادره!
زن راضي، مرد راضي، گور پدر قاضي!
علف به دهان بزي بايد شيرين بياد!
زن سليطه سگ بي قلاده است!
زن كه رسيد به بيست، بايد بحالش گريست!
اگر بيل زني، باغچه خودت را بيل بزن!
چوب معلم گله، هر كي نخوره خله!
زنگوله پاي تابوت!
زن نجيب گرفتن آسونه، ولي نگهداريش مشكله!
آواز دهل شنيده از دور خوشه!
چـو به (بهتر) گشتي، طبيب از خـود ميازار چراغ از بهر تاريكي نگه دار!
اگر براي من آب نداره، براي تو كه نان داره!
زن و شوهر جنگ كنند، ابلهان باور كنند!
چـو دخلت نيست خرج آهسته تر كـن كه گوهر فرو شست يا پيله ور!
سال به سال دريغ از پارسال!
چه خوشست ميوه فروشي گر كس نخرد خودت بنوشي!
اگه باباشو نديده بود، ادعاي پادشاهي مي كرد!
زورش به خر نميرسه پالون خر را بر ميداره!
علاج واقعه پيش از وقوع بايد كرد. دريغ سود ندارد چو رفت كار از دست
زور داري، حرفت پيشه!
سالي كه نكوست از بهارش پيداست!
زير اندزش زمين است و رو اندازش آسمون!
چه علي خواجه، چه خواجه علي!
اگر بپوشي رختي، بنشيني به تختي، تازه مي بينمت به چشم آن وختي!
زير سرش بلنده!
زير كاسه نيم كاسه ايست!
زيره به كرمان ميبره!
فرزند عـزيز نور ديده از دبه كسي ضـرر نديده!
اگه پشيموني شـاخ بـود، فلاني شـاخش به آسمان ميرسيد!
ضرب خورده جراحه!
چيزي كه شده پاره، وصله ور نمي داره!
سبوي نو آب خنك دارد!
ضرر را از هر جا جلوشو بگيري منفعته!
فـرزند كـسي نمي كند فرزندي گر طوق طلا به گردنش بر بندي!
چيزي كه عوض داره گله نداره!
ظالم پاي ديوار خودشو ميكنه!
ضرر به موقع بهتر از منفعت بي موقعه!
ظالم دست كوتاه!
دادن به ديوانگي گرفتن به عاقلي!
ظالم هميشه خانه خرابه!
سبيلش آويزان شد!
جا تره و بچه نيست!
دارندگيست و برازندگي!
جايي نمي خوابه كه آب زيرش بره!
جواب ابلهان خاموشيست!
فرشش زمينه، لحافش آسمون!
جواني كجائي كه يادت بخير!
داري طرب (شاد) كن، نداري طلب كن!
جوجه را آخر پائيز مي شمرند!
سبيلش را بايد چرب كرد!
جون به عزرائيل نميده!
داشتم داشتم حساب نيست، دارم دارم حسابه!
جيبش تار عنكبوت بسته!
با آل علي هر كه در افتاد، ور افتاد.
فرش، فرش قالي، ظرف، ظرف مس، دين، دين محمد!
با اين ريش ميخواهي بري تجريش؟
فضول را بجهنم بردند گفت : هيزمش تره!
دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد!
با خوردن سيرشدي با ليسيدن نميشي!
اگه خير داشت، اسمشو مي گذاشتند خيرالله!
باد آورده را باد مي برد!
سپلشت آيد و زن زايد و مهمان عزيزت از در آيد!
با دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه!
بادنجان بم آفت ندارد!
دانه فلفل سياه و خال مهرويان سياه هـر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا!
بارون آمد، تركها بهم رفت!
فكر نان كن كه خربزه آبه!
بار كج به منزل نميرسد!
بازي اشكنك داره، سر شكستنك داره!
سر بريده سخن نگويد!
دختر تنبل، مادر كدبانو را دوست داره!
با سيلي صورت خودشو سرخ نگه ميداره!
اگه دعاي بچه ها اثر داشت، يك معلم زنده نمي موند!
فلفل نبين چه ريزه بشكن ببين چه تيزه!
با كدخدا بساز، ده را بچاپ!
با گرگ دنبه ميخوره، با چوپان گريه ميكنه!
سر بزرگ بلاي بزرگ داره!
اگـه زري بـپوشي، اگـر اطلس بـپوشي، هـمون كنگر فـروشي!
بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد!
اگه علي ساربونه، ميدونه شتر رو كجا بخوابونه!
با يك دست دو هندوانه نمي شود برداشت!
در بيابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام!
اگه لر به بازار نره بازار ميگنده!
بچه سر پيري زنگوله پاي تابوته!
فيلش ياد هندوستان كرده!
بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه!
براي كسي بمير كه برات تب كنه!
براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند!
در جنگ، حلوا تقسيم نمي كنند!
به روباهه گفتند شاهدت كيه ؟ گفت: دمبم!
خار را در چشم ديگران مي بينه و تير را در چشم خودش نمي بينه!
فيل و فنجان!
خاك خور و نان بخيلان مخور!
بزك نمير بهار مياد كنبزه بـا خيار مياد!
در جـواني مـستي، در پيـري سستي، پـس كي خد پـرستي؟!
خانه اي را كه دو كد بانوست، خاك تا زانوست!
خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالي باشه!
بگو نبين، چشممو هم ميگذارم، بگو نشنو در گوشمو ميگيرم، اما اگر بگي نفهمم، نميتونم!
سر بيگناه، پاي دار ميره اما بالاي دار نميره!
خدا روزي رسان است، اما حرکتي هم مي خواهد!
خدا گر ببندد ز حكمت دري ز رحمت گشايد در ديـگري
در جيبش را تار عنكبوت گرفته است!
به مالت نناز كه به يك شب بنده، به حسنت نناز كه به يك تب بنده!
اگه مهمون يكي باشه، صاحبخونه براش گاو مي كشه!
خدا ميان دانه گندم خط گذاشته!
خدا نجار نيست اما در و تخته رو خوب بهم مي ندازه!
به ماه مي گه تو در نيا من در ميام!
در جهان هر كس كه داره نان مفت، ميتواند حرفهاي خوب گفت!
خدا وقتي بخواد بده، نمي پرسه تو كي هستي؟
خدا همه چيز را به يك بنده نمي ده!
سر پيري و معركه گيري!
در حوضي كه ماهي نيست، قورباغه سپهسالاره!
غاز مي چرونه!
خدا يه عقل زياد به تو بده يه پول زياد به من!
خر، آخور خود را گم نميكنه!
اگه نخورديم نون گندم، ديديم دست مردم!
در خانه ات را ببند همسايه تو دزد نكن!
خدايا آنكه را عقل دادي چه ندادي و آنكه را عقل ندادي چه دادي!
غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو!
خربزه كه خوردي بايد پاي لرزش هم بشيني!
در خانه اگر كس است يك حرف بس است!
خر ما از كرگي دم نداشت!
امان از خانه داري، يكي مي خري دو تا نداري!
خنده كردن دل خوش ميخواد و گريه كردن سر و چشم!
غم مرگ برادر را برادر مرده مي داند!
در خانه هر چه، مهمان هر كه!
خواهر شوهر، عقرب زير فرشه!
سر خر باش، صاحب زر باش!
خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو!
خود گوئي و خود خندي؟ عجب مرد هنرمندي!
درخت پر بار، سنگ مي خوره!
درخت كج جز به آتش راست نميشه!
خودم كردم كه لعنت بر خودم باد!
امان ازدوغ ليلي، ماستش كم بود آبش خيلي!
درخت هر چه بارش بيشتر بشه، سرش پائين تر مياد!
سر را با پنبه مي برد!
خوش زبان باش در امان باش!
گاو پيشاني سفيده!
گاوش زائيده!
گاو نه من شير!
درد، كوه كوه مياد، مومو ميره!
سر زلف تو نباشد سر زلف دگري!
گذر پوست به دباغ خانه ميافته!
در دنيا هميشه بيك پاشنه نمي چرخه!
گربه براي رضاي خدا موش نميگيره!
در دروازه را ميشه بست، اما در دهن مردم و نميشه بست!
گربه تنبل را موش طبابت مي كنه!
سرش از خودش نيست.
گربه را دم حجله بايد كشت!
در دنيا يه خوبي ميمونه يه بدي!
گربه شير است در گرفتن مـوش ليك موش است در مصاف پلنگ
در ديزي وازه، حياي گربه كجا رفته!
اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام!
گر تو قرآن بدين نمط خواني بـبري رونـق مـسلماني ر
گر حكم شود كـه مست گيرند در شهر هر آنچه هست گيرند
گر در يمني چو با مني پيش مني ور پيش مني چو بي مني در يمني
گـرد نـام پـدر چـه مـيگردي؟ پـدر خـويش باش اگر مـردي!
گر صبر كني ز غوره حلوا سازيم!
سرش به تنش زيادي ميكنه!
گر زمين و زمان به هم دوزي ندهندت زياده از روزي!
در زمستان يه جل بهتر از يه دسته گله!
گره اي كه با دست باز ميشه نبايد با دندان باز كرد!
سرش توي حسابه!
قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهري!
گـفت: چشم تنگ دنيا دار ر يا قـناعت پـر كند يـا خاك گور
در زير اين گنبد آبنوسي، يكجا عزاست يكجا عروسي!
گنج بي مار و گل بي خار نيست شادي بي غم در اين بازار نيست
درس اديـب اگـر بـود زمــزمه مــحبتي جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاي را.
از مكافات عـمل غافل نشو گندم از گندم برويد جو ز جو
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله مـن آن چه البته به جائي نرسد فريادست
اول برادريتو ثابت كن، بعد ادعاي ارث و ميراث كن!
در شهر كورها يه چشمي پادشاست!
موهاشو توي آسياب سفيد نكرده!
گــوهر پـاك ببايد كـه شـود قـابل فـيض ورنه هر سنگ و گلي لؤلؤ مرجان نشود
قربون بند كيفتم، تا پول داري رفيقتم!
در شهر ني سواران بايد سوار ني شد!
گــيرم پـدر تـو بـود فـاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
در عفو لذتيست كه در انتقام نيست!
سرش بوي قرمه سبزي ميده!
در نمك ريختن توي ديگ بايد به مرد پشت كرد!
نشخوار آدميزاد حرف است
سگ نمك شناس به از آدم ناسپاس!
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست!
نصيب کسي را کسي نخورد
چشم و دل سير است!
قرض كه رسيد به صد تومن، هر شب بخور قيمه پلو!
سرش توي لاك خودشه!
چشم و گوش بسته!
در كف شير نر خونخواره اي غـير از تسليم و رضا كو چاره اي؟
اول، چاه را بكن، بعد منار را بدزد!
در مجلس خود راه مده همچو مني ركه افسرده دل افسرده كند انجمني را!
چشم و هم چشمي كردن!
سرش جنگه اما دلش تنگه!
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




تاریخ: 1 / 3برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 249
بازدید کل : 110983
تعداد مطالب : 163
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)